کــاغــذ ســفــیــد

با تأکید خوانده شود : " مثلا نویسنده .. "

از غروب پنجشبه تمام دلتگنی هایم شروع میشود .../ مدام دستم به نوشتن است و دلم به خواندن

دلتنگی از تو ترانه شده و بغض برای من خاطره ...

خاطره ی روز ها و شبهای عاشقی .../ خاطره آن شب قدری که بی اختیار سر نماز اشک از چشمانم توبه شد و دستانم را گرفتی .../ هنوز هم یادم هست میلرزیدم وقتی تو مرا بغل کردی ...

آغوشت آنقدر ها گرم بود که با دوری از آغوشت بلرزم ...

تنم بوی یاس گرفته بود و دلم انتظار عاشقی ...

اما امروز غروب جمعه است و تو دوباره نیامدی .../ من خود میدانم که مانع ظهورم ...

نه بوی یاسی مانده و نه انتظار عاشقی .../هرچه که مانده دنیاست و دلبری هایش ...

تو بیا و دلبری کن .../ بیا و مارا خدایی کن ...




برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |